-
sunk
پنجشنبه 8 تیر 1391 13:14
غرق شدن همیشه تو آب نیست.. تو غصه نیست.. تو خیال نیست.. آدم دوست داره گاهی تو یه آغوش غرق شه....
-
New Love
شنبه 27 خرداد 1391 11:00
و من مینویسم دوباره از عشقی تازه ... که مرا باز درگیر خود کرده
-
GF
چهارشنبه 24 خرداد 1391 10:09
یه دوست دختر اصفهانیم نداریم یه کمی با اون لهجه ی قشنگش سرگرممون کنه
-
Today
یکشنبه 21 خرداد 1391 17:36
امروز روز مهمی بود ... حداقل واسه خودم ! همه لذتش به اینه که نصف شب با صدای اس ام اس دوست جونت از خواب بیدار بشی و ببینی که اونم امروزو یادشه . و میخواسته زودتر از همه بهت تبریک بگه ... شاید این دنیا واسه من زیاد دلخوشی کنار نذاشته باشه اما من هنوزم به دلخوشیای خودم دلخوشم همین که یه پدر و مادر مهربون دارم همین که یه...
-
New Lie
سهشنبه 16 خرداد 1391 10:55
این بار که میای به دیدنم چیزای مهمتری واسه گفتن داشته باش " دوستت دارم " دیگه قدیمی شده یه دروغ تازه بگو پ ن : وقتی کسی روز مردو به آدم تبریک نمیگه یعنی اینکه هنوز مرد نشدی
-
coyness
جمعه 12 خرداد 1391 19:39
زن باس واسه مردش ناز کنه ! مردم باس ناز زنشو بخره ! أصن زنی که واسه مردش ناز نکنه زن نیس که !!!
-
kiss
جمعه 12 خرداد 1391 19:24
بوسه هایت تراژدی غم بار هم آغوشی من و بالشم را از یادم میبرد ... با انگشتانم روی مضراب گیسوانت مینوازم و تو با ناله هایت ملودی مرا کامل تر میکنی ...
-
Night
سهشنبه 9 خرداد 1391 11:06
شب که میشه وقتی با اون پیرهن سفیده نازک میای جلوم وقتی موهاتو برام بلوند کردی اندامتو که زیر نور لوستر داره برق میزنه به رُخم میکشی دکمه های پیرهنتو یکی در میون باز گذاشتی همون ادکلنی رو که من دوس دارم زدی وقتی که از شدت گرمای بدنت ، شهوت منم به اوج میرسونی بطری مشروبو که میذاری روی میز دوتا پیک سنگین که واسه هردومون...
-
Time
دوشنبه 8 خرداد 1391 13:09
هر چیز زمانی دارد نفس هم که باشی دیر برسی من رفته ام .. . پ ن: دیگه نمیخوامت .. بفهم پ ن : این نوشته ها واسه تسکین درد خودمه
-
rutin
یکشنبه 7 خرداد 1391 19:13
خیلی مسخره است ... تا وقتی باهاش هستی باید واسه یه لحظه دیدنش منت زمین و زمون رو بکشی اما ... وقتی دیگه باهاش نیستی ، در یه روز اونقدر میبینیش که دیگه خسته میشی از دیدنش خیلی مسخره است ...
-
Dream
شنبه 6 خرداد 1391 11:01
ســـایز رویــــــای تـــــو نیســــــتم.... امــّــــــــا از آرزوی خیلـــــــــی ها بـــــزرگـترم ....
-
pocket money
یکشنبه 31 اردیبهشت 1391 19:01
بابا که شدم به دخترم پول تو جیبی نمیدم تا یواش از پشت سرم بیاد دستاشو حلقه کنه دور گردنم موهاشم بخوره تو صورتم در گوشم پچ پچ کنه بگه بابایی بهم پول میدی ؟ داریم با بچه ها میریم بیرون ... موهاشو بزنم کنار . ماچش کنم ، بگم برو از جیبم وردار بابایی به خاطر دخترم هم که شده ، یه روزی بابا میشم !!
-
falsehood
جمعه 29 اردیبهشت 1391 19:19
-
otherworldiness
دوشنبه 25 اردیبهشت 1391 11:12
یکی هم که پیدا بشه بخواد باهامون راه بیاد تا این حال و روزه در و داغونمونو میینه میذاره میره أصن همه چی ریخته به هم یه وضعی شده ها ... صبح میشه شب میشه دوباره صبح میشه ... رایتر گذاشتن رو دنیـــــا همش کپی همدیگست . قانون کپی رایتم که ول معطل پ ن : ولی من با یه نخ سیگار همه اینا رو دود میکنم
-
paradise
شنبه 23 اردیبهشت 1391 09:35
دستانت بوی نوازش میدهد .... شک ندارم که بی تو ، منی وجود نداشتم . زیر پایت بهشت بودن سهل است که تو در نگاهت بهشت خدایی پیداست . و من برای وصف تو در سیل واژها ها غرق شدم که تو زیباترین آیه خدا روی زمینی . مادرم .... پ ن : هیچ کدوم از محبتهای مادرم رو با این نوشته ها نمیتونم جبران کنم . مطمئنم
-
sim$
پنجشنبه 21 اردیبهشت 1391 12:27
زندگی بدون عشق بده ... اما مرگ آور نیست پ ن : یه دوستی اینو گفت
-
Unknown
سهشنبه 19 اردیبهشت 1391 14:47
گاهی آدم احتیاج داره یکی بیاد بزنه رو شونه ش بگه : "هی رفیق ! از چیزی ناراحتی ؟" اونوقت آدم برگرده بگه : "آره رفیق ، از همه چی"
-
بابام
سهشنبه 12 اردیبهشت 1391 12:08
بابای منم یه روزی معلم بود ... هیچوقت نتونستم بهش بگم روزت مبارک ، یه جوراب براش بخرم حتی ! تنها یادگاریای اون دورانش فقط یه چندتا قابلمه و ظرف سالادخوری و یه قاب عکسه ... الان رفته تو کار معامله . احیانآ روز معامله و معامله گر نداریم ؟ من از خجالت بابام بیرون بیام
-
pls
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391 17:08
با احتیاط درگیر من شو به سنّى رسیدهام که به سختى دل مىبندم و به آسانى دل مىکنم. پ ن : مخاطب خاص داره ها
-
درد
پنجشنبه 7 اردیبهشت 1391 19:23
یه حرفایی هست که گفتنش دردی رو دوا نمیکنه اما نگفتنش میشه هزارتا درد تو سینه
-
ترس
سهشنبه 5 اردیبهشت 1391 11:24
روزی که بهت گفتم من یه آدم احساساتیم بهم خندیدی و گفتی مگه پسرام احساس دارن؟ گفتم آره من دارم ولی باورت نشد ! میخواستی زیاد خودتو درگیر من نکنی میخواستی دل نبندی . میترسیدی عاشق بشی میترسیدی دوست داشته باشی و یکی دوستت داشته باشه حالا که نیستی دارم تک تک لحظه های باهم بودنمونو بیاد میارم . از اول تا آخرشو ... از همون...
-
راز
شنبه 2 اردیبهشت 1391 13:17
یه حرفایی هست که فقط میتونی به یه نفر که خیلی بهش اعتماد داری بزنی اونم همون حرفو به یکی که خیلی بهش اعتماد داره بزنه اون یکیم... و این چرخه ادامه داشته باشه تا به خودت برسه به این حرفا میگن " راز "
-
جذاب
چهارشنبه 30 فروردین 1391 23:39
یه دختره هست تا حالا ندیدمش ولی هرشب میاد به خوابم کم کم دارم عاشقش میشم
-
نیمه گمشده
سهشنبه 29 فروردین 1391 10:37
این همه گشتم تا نیمه گمشده مو پیدا کردم میبینم اون خیلی وقته نیمه گمشده شو پیداکرده !! خدا این یعنی چی ؟ من الان دوباره بگردم دنبال نیمه گمشده ؟ خب خدا جون یه کمی دقت کنین تو حساب کتاب این نیمه ها
-
new
شنبه 26 فروردین 1391 18:58
ما بچه بودیم یه کهنه ای ، دسمالی ، لنگ ماشینی چیزی پیدا میکردن میذاشتن لای پامون میبستن تا یه هفته ام باز نمیکردن ! الان پوشک زدن واسه بچه با خروجی هوا از هردو طرف، هشت لایه محافظ ، ویتامینه ... همراه با عصاره ی مالت ، تهویه مطبوع ، دوازده ایربگ ، کروز کنترل ، سنسور عقب ، با ال سی دی !! مثلآ بچه تو این برینه پروفوسر...
-
من تورو تو کی ؟
شنبه 26 فروردین 1391 18:29
من تو رو تو کی ؟ شاید من بیشتر از صد بار بهت گفتم دوستت دارم بم خندیدی و گفتی نریز مزه از عشق تو بیزارم
-
استامینوفن
جمعه 25 فروردین 1391 17:01
م ن امروز موقع اصلاح، سه موی سفید توی کله ام پیدا کردم اولی اینجا دومی اونجا و سومی همان جایی که یک بار انگشتت را فشار دادی گفتی: "اینو تو مغزت فرو کن" پ ن : نمیگم تو پیرم کردیا . آدم که با سه تار موی سفید پیر نمیشه
-
شبهای تکراری
پنجشنبه 24 فروردین 1391 12:32
بالاخره یکی از همین شبها مامانم میفهمه که من سرم رو زیر پتوی قرمز رنگم میکنم و اونقدر با گوشیم ور میرم تا خوابم ببره ... میگی نه حالا ببین !
-
Finish .....
یکشنبه 21 اسفند 1390 10:10
و بالاخره من با کوله باری از خستگی و کوفتگی و کلکسیونی از خاطرات خوب و بد و روزایی که خودمم نفهمیدم چجوری شب میشد چجوری دوباره روز میشد به خونمون برگشتم ..... چه استقبالی از من شد مرسی مرسی مرسی !!! آوه ه ه ه ه خیلی خستمه میرم چند روزی بخوابم
-
خسته شدم
جمعه 28 بهمن 1390 04:17
خدایـــــــــــــــــــــــــــــــــا خسته شدم من هزار تا کار و بدبختی دارم تموم کن این لعنتی رو