چار دیواری

یه لحظه میاد ... همون موقع مینویسم ...

چار دیواری

یه لحظه میاد ... همون موقع مینویسم ...

چاردیواری ۹۰

اولین دوشنبه سال هم که باشی بازهم دوشنبه ای . پاک و ساده و بی ریا . انگار نه انگار که تازه شده ای . اصلآ نو شدن به تو نیامده وگرنه اینقدر دلگیر نبودی 

چقدر دلم هوای بهار شیرازمان را کرده وقتی توی نسیم هر صبح و عصرش مست میشوی از عطر بهار نارنج هایی که گاهی با تکیدن از شاخه ها مجبوری زیر کفش هایت له شان کنی  

آقای ۸۹ خوب یا بد هرچه بودی رفتی دلم نمیخواهد روزشمارت کنم چون سخت گرفتارم . میسپارمت به تاریخ 

و اما تو آقای ۹۰ اولآ آمدنت را خیر مقدم میگویم ثانیآ بذار همین اول کار بهت بگم با من قشنگ تا کن چون باهات خیلی کارا دارم . تو با من بساز من با تو میسازم . 

 

پی نوشت ۱: دوستای گلم سال جدیدتون مبارک  

پی نوشت ۲: ببخشید که اینقدر دیر سراغتون اومدم واسه تبریک آخه خیلی گرفتار بودم 

پی نوشت ۳: امسال عید خونه نرفتم خیلی حالم گرفته شد اما به جاش تونستم یه مرخصی ۴۸ ساعته بگیرم و با دوستم بریم ساحل زیبای قشم . جاتون خالی