همین الان ی نظر برات ارسال کردم؟فک کنم پرید نظرم!نتم حسابی قاطیه! اشکال نداره دوباره مینویسمش برات:-)
رفتن هم حرف عجیبی است شبیه اشتباه آمدن! گفت بر می گردم، و رفت، و همه ی پل های پشت سرش را ویران کرد. همه می دانستند دیگر باز نمی گردد، اما بازگشت بی هیچ پلی در راه، او مسیر مخفی یادها را می دانست... +سلام:-)
همین الان ی نظر برات ارسال کردم؟فک کنم پرید نظرم!نتم حسابی قاطیه!
اشکال نداره دوباره مینویسمش برات:-)
رفتن هم حرف عجیبی است شبیه اشتباه آمدن!
گفت بر می گردم،
و رفت،
و همه ی پل های پشت سرش را ویران کرد.
همه می دانستند دیگر باز نمی گردد،
اما بازگشت
بی هیچ پلی در راه،
او مسیر مخفی یادها را می دانست...
+سلام:-)
همین که هستی
خوبه ...
سلام
سلام. چه طوری؟! ما کم پیداییم و تو کم پیداتر، حواست هست ؟! :)
اینو که خوندم یاد یه دیالوگ "آقا یوسف" افتادم:
- قرص هاتو خوردی؟
+ نه
-اومدیم و من یه وقت رفتم، تو باید یادت بره؟
+ تو نباشی من برای چی باید قرص بخورم؟
باباهه به دخترش میگه جمله ی آخرو ...
سلام ...
قابل نیستیم . شما با اون عظمت مانده رو تعطیلش کردین ... ما که یه 4 دیواری محقر بیشتر نیستیم .
آقا یوسف ، یادش بخیر ... اتفاقا این دیالوگش خوب یادمه
شکسته نفسی میکنی چرا ؟!
4 دیواریتو من که دوست دارم، این رنگ آبیشم که همیشه بهم آرامش داده !
باش همیشه "من" ... :)
لطف دارین ...
هستم